جدول جو
جدول جو

معنی خانه به دوشی - جستجوی لغت در جدول جو

خانه به دوشی
آوارگی، بی خانمانی، دربدری، ویلانی
متضاد: کاخ نشینی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خانه به دوش
تصویر خانه به دوش
ویژگی کسی که خانه و مکان ثابت و معینی ندارد، بی خانمان، آواره
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ بِ)
خانه بدوش بودن. حالت خانه بدوش. رجوع به خانه بدوش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از خانه به دوش
تصویر خانه به دوش
((~. بِ))
آواره
فرهنگ فارسی معین
آواره، بی خانمان، بی خانه، خانه بردوش، دربدر، ویلان
متضاد: سروساماندار، کاخ نشین، مستاجر
متضاد: موجر، خانه دار، مسافر، سیاح، کولی، لولی
فرهنگ واژه مترادف متضاد